در ستایش موهات
از دریا نمی نویسم؛
دریا می شوم!
نام تو
سرزمین امن موعود ،
نام تو
اسم اعظم عشق
.
.
.
حوادث را ورق میزنم
تا در فراسوی تاریخ
به اسم تو برسم!
«بهانه»ی معین رو بشنویم.
حروف اسم تو
خوشبختترینند!
کاش حرفی از اسم تو بودم
و تو را
با من صدا میزدند!
+مثل قند در دهان کودک ؛ نام کوچکت بر زبانم!
از تپش هم بیفتم
واژه هایم نفس میکشند
-شعرهایی که رج زدهام-
و از تو میگویند...
تو که باشی...
باران به موقع میبارد،
غنچهها
به موقع میآیند،
و بهار
راهش را به خانهام پیدا میکند.
-بگذار با همین کلیشهها حرف از بودنت بزنم-
اما
اگر
نباشی...
کویر که سرودن ندارد
خشکی در خشکی در خشکی...
و من ساده میشکنم،
ترک برمیدارم،
و
م
ی
ر
ی
ز
م
+من باهارم تو زمین / من زمینم تو درخت / من درختم تو باهار... شاملو
+چه خبر بوده دیروز اینجا ؟ |: بیان هم سر شوخی باز کرده باهامون!؟
بازدید نمایش |: