از نسرین
نوشتن از و برای نسرین و معرفی کتابش آسون نیست.
خصوصن کتابی که برای ماه و منیر باشه. دو تا شخصیتی که خیلی ساله میشناسمشون! از روزایی که هنوز توی وبلاگ نسرین نفس میکشیدن و نه توی صفحههای یک کتاب! از روزایی که وبلاگ فارسی هنوز نفس داشت و میشد لابلای صفحاتش داستان کوتاه و زندگینامه و لحظههای واقعی پیدا کرد. با این همه امروز و پس 8 ماه آزگار که دستم به نوشتن نرفته اومدم تا نسرین و قلم زیباش رو معرفی کنم که البته شاید نیازی به معرفی نباشه و بهتره بگم اومدم اطلاع بدم که سومین کتاب نسرین هم جاپ شد و حالا میتونیم لحظههای زندگیش رو توی کتاب ورق بزنیم. کتاب رو میتونید از نشر چهره مهر سفارش بدین و با سفر نسرین هم قدم بشید.
زیاده عرضی نیست. امیدوارم نوشتن این چند خط شروعی باشه بر دوباره نوشتن. البته با امید زیادی این رو نمیگم چرا که توی کانالمم هر از چند وقتی فقط چند خط مینویسم و شور و حالی برای غزل نیست...
احتمالت با ترمه رنگی مادربزرگ شروع میکنم ...
🌺