احتمال اینکه خودم باشم

یادداشت های روزانه از کتاب، فیلم، عکس و ... روزمرگی

از اینجا ---->> http://hanihastam.blog.ir/ <<----

احتمال اینکه خودم باشم

یادداشت های روزانه از کتاب، فیلم، عکس و ... روزمرگی

احتمال اینکه خودم باشم

روزنوشت های یک عدد آدمِ علاقه مند به کتاب، فیلم، موسیقی، دریا و دیگر چیزهای خوب!
شاید کمی تا قسمتی شاعر
و اینکه "نوشته های وبلاگ صرفن از تجربه های شخصی من نیستن و ممکنه فقط قصه باشن."

http://goo.gl/yhqVFL

t.me/falshemood

پیام‌های کوتاه
  • ۱۳ مهر ۹۵ , ۱۳:۱۵
    413
آخرین مطالب
حرف‌های شما
  • ۲۱ آبان ۰۲، ۱۱:۳۰ - بانوچـه ⠀
    :(

خاطره یا یاد بعضی نفرات در گردش فصول

دوشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۹، ۰۷:۰۰ ق.ظ

یک) هر چیز ، نوشته ، یادداشت ، مکان یا هر چیز مجسم یا غیر مجسم زمان‌داری می‌تونه خیلی قشنگ سیر زندگی ما رو توضیح بده و جریان زندگی‌مون رو بریزه روی دایره. به کروم کامپیوتر محل کار لوگین کردم و بوکمارک‌ها رو آوردم اینجا. هزار تا چیز جور و ناجور توش بود! اتفاقی وب بلاگفام هم توشون بود. یادداشت‌ها و خزعبلات و چرندیات 89 تا 94! یه عمر آزگار ناسازگار! رفتم کامنت‌ها و خصوصیا رو خوندم. چیز خاصی توش نبود جز یه تل از خاطره! به چه درد می‌خوره این همه خاطره؟ این همه یاد و یادبود؟ یادم نمیاد خاطره‌ی خوبی از نشخوار خاطرات خوب یا بد داشته باشم. دنیا همینقد مسخره است.

دو) دیشب توی اینستام از دلتنگی برای دانشگاه نوشته بودم. اینکه درک نمی‌کنم چرا باید برای درس و امتحان و استادای مثل زهر مار و صندلیای سر صبحِ زمستون یخ‌زده‌‌ی سرویس دانشگاه دلمون تنگ بشه؟ و امروز توی کامنتای وبلاگ قدیمی این کامنت رو دیدم که : هانی جان تحمل کن خوابگاه هم تموم میشه. بعد یه جایی تو زندگیت به وجود میاد که تو رو دلتنگ خوابگاه می‌کنه. کلن تو این دنیا باید  دلتنگ باشی. توی اون پست از برگشتن به شهر دانشجویی نالیده بودم و دلتنگیای گاه و بی گاه خوابگاه! الان از اون دوست خبر ندارم که بهش بگم الان همون جای زندگیمه. اما سه کتاب ازش به یادگار دارم که می‌تونم برم و به یادش بخونم‌شون. و راستی دلم برای شهر دانشجویی تنگه. دنیا همینقد مسخره است.

 

سه) حالم از کارم ، محل و فضای کارم و آدمای محل کارم به هم می‌خوره. به همین غلظت. از اینکه جایی هستم که نیاز به تغییر داره و منو دست بسته انداختن این وسط و کاری نمی‌تونم بکنم عصبی و ناامیدم. و غم‌انگیزتر اینه که ازم توقع ایجاد تغییر هم دارن! شاید هم به دلیل همین به تعبیر اونا بی اثر بودنه که ارزشیابی سالانه‌م برای چندمین سال پایین‌ترین نمره‌ی ممکن شده و جای هیچ اعتراضی نیست. من مثلن مسئول این بخشم و قدرت ندارم کارگر بدبختی که عروسی برادرش هست رو بفرستم مرخصی. دنیا خیلی مسخره‌تر از این حرفاست. خیلی.

موافقین ۹ مخالفین ۰ ۹۹/۰۳/۰۵
هانی هستم

یادداشت‌های شما (۵)

۰۶ خرداد ۹۹ ، ۰۱:۳۹ فاطمه حسینی

عه باز ستاره وبتون روشنه :)

پاسخ:
:)
۰۷ خرداد ۹۹ ، ۱۰:۴۴ منتظر اتفاقات خوب (حورا)

دیشب با خودم فکر می‌کردم مگه من چقدر عمر کردم که این حجم از خاطره رو دارم با خودم حمل می‌کنم! گاهی یه احساسی نسبت به بعضی خاطراتم دارم که شاید میگم دلتنگی! ولی فکر می‌کنم دلتنگی هم نیست یه حس عجیبیه!

پاسخ:
آلبر کامو توی کتاب بیگانه میگه :  مردی* که فقط یک روز زندگی کرده باشد، می تواند بی هیچ رنجی، صد سال در زندان بماند. چون آنقدر خاطره خواهد داشت که کسل نشود!

* یا هر انسانی

پیشنهاد می کنم حذفشون نکن. نگهش دار، چیکارش داری. ده سال دیگه شاید یه روزی باز بری سراغش و خنده ات هم بگیره. همون خنده خوبه.

این نظرم در مورد اول و دوم! 

هیچی بدتر و زجرآور تر از این نیست که آدم جایی کار کنه که راضی نیست و دوستش نداره. چه خواسته بدش هم بیاد.

پسرم مدتی این تجربه رو داشت، افتضاح بود.

آخی بگو ببینم اون فرد رفت عروسی برادرش یا نه؟

پاسخ:
آره نگهشون می‌دارم...

کار که نگم برات نسرین.

آره رفت.

یادم برات بگم که منهم بندرت به خاطره هام فکر می کنم. کو وقت؟ (خنده یا گریه نمی دونم) اما باید بگم وقتی هم میرم سراغشون، در عین حال شیرینند چون کنار کسانی بودم که دوستشون داشتم و جوون بودم.

پاسخ:
اینم یه جور نگاه قشنگه.
۰۷ تیر ۹۹ ، ۱۰:۰۱ اینجانب هشتگ

فکر میکنم به یاد آوردن خاطره ها حس خوبی دارند، حتی اگه نمایانگر حماقت هایم باشن.

 

سه) هنوز چند نوشته بیشتر ازت نخوندم ولی فکر میکنم اینکه هنوز به اون تصوری که توی ذهنت ساخته شده «محل کار» میگی کمی عجیبه! البته شاید نخواستی کلمه دیگری رو هم وارد «لیست کلمات نفرت انگیزت» بکنی.

 

 

امیدوارم زودتر از جنجال ها گذر کنی هانی

پاسخ:
سلام دوست من
خوش اومدی 
و مرسی که می‌خونی :)

شما هم چیزی بگویید :)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">