احتمال اینکه خودم باشم

یادداشت های روزانه از کتاب، فیلم، عکس و ... روزمرگی

از اینجا ---->> http://hanihastam.blog.ir/ <<----

احتمال اینکه خودم باشم

یادداشت های روزانه از کتاب، فیلم، عکس و ... روزمرگی

احتمال اینکه خودم باشم

روزنوشت های یک عدد آدمِ علاقه مند به کتاب، فیلم، موسیقی، دریا و دیگر چیزهای خوب!
شاید کمی تا قسمتی شاعر
و اینکه "نوشته های وبلاگ صرفن از تجربه های شخصی من نیستن و ممکنه فقط قصه باشن."

http://goo.gl/yhqVFL

t.me/falshemood

پیام‌های کوتاه
  • ۱۳ مهر ۹۵ , ۱۳:۱۵
    413
آخرین مطالب
حرف‌های شما
  • ۲۱ آبان ۰۲، ۱۱:۳۰ - بانوچـه ⠀
    :(

چرا نمی‌نویسم؟

يكشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۵۹ ق.ظ

فاجعه است! اینکه آخرین پست وبلاگم به اسفند سال پیش برمی‌گرده و الان سومین ماه سال نو هستیم فاجعه است! البته قطعن برای من ، نه بلاگستان! چون بلاگستان چیزی از دست نداده! و این نخستین دلیل ننوشتنمه!(یادم باشه این کیبورد مسخره‌ی سیستم محل کار رو هم اضافه کنم). در واقع فکر می‌کنم در مقابل روشن شدن یک ستاره در پنل دنبال کنندگانم مسئولم و وقتی چیزخاصی برای ارائه ندارم بهتره در سکوت باشم! حتا همین شمردن دلایل ننوشتن هم کار بیهوده‌ایه و بیشتر بلند بلند فکر کردنه تا اینکه برای کسی مهم باشه.

دلیل بعدیش سان‌سوره که حتا نوشتنشم سان‌سوره! آدم یا باید از خودش بنویسه یا دور و برش و جامعه و مملکت و در هر دو بخش آدم ناگزیر به حذف یک سری چیزها،اسم‌ها، حوادث و نظریاتی هست و این یعنی شیر بی یال و کوپال. میای از خودت بنویسی می‌بینی که اینجا تقریبن ناشناسی و نمیشه هر چیزی بنویسی. ناچار آدم‌ها و حوادث رو حذف می‌کنی و چی می‌مونه؟ یه چیز بی سر و ته. و خودِ شناس بودن هم مصیبت بزرگ‌تریه. میای از دور و برت بنویسی سر برمی‌گردونی می‌بینی هزار و یک جور خط قرمز احاطه‌ت کردن و باز هم باید خیلی چیزها رو نگی. اونقد که حتا همین جمله هم می‌تونه مصداق یک عمل مجرمانه باشه و خب بازم چیزی نمی‌مونه. آدم چقد بیاد اینجا و از گل و بلبل و شعر و کتاب بنویسه؟ حتا کوچک‌ترین دغدغه‌هاشم نمی‌تونه راحت بگه آدم چه به برسه به ... !

چیزهای دیگری هم هست اما شاید این دو مسئله مهم‌ترین دلایل ننتوشتنم باشه.

تلاش می‌کنم چیزهایی پیدا کنم برای نوشتن و برای روشن موندن چراغ وبلاگم. نوشتن باعث میشه حس کنم زنده‌ترم و نباید به این سادگی از زندگیم کنار گذاشته بشه.

ممنونم از شمایی که هنوز هر از گاهی سر می‌زنید اینجا و پیام می‌ذارید. به رسم قدیم‌ها {گل} {گل} {گل}

 

+بانوچه توی وبلاگش داره با بلاگرا مصاحبه می‌کنه و بسیار خوندنی و جذابه. قطعن اتفاق خوبیه که در بیان در جریانه. پیشنهاد می‌کنم بخونیدشون.

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۹۹/۰۳/۰۴
هانی هستم

یادداشت‌های شما (۳)

۰۴ خرداد ۹۹ ، ۱۰:۰۹ منتظر اتفاقات خوب (حورا)

خواستن برای نوشتن مسئله‌ای و نتوانستن واقعا سخته!

منکه از دستت شاکی ام. تو بنویس، قضاوتش که کاری نداره با ما. 

هی سر می زنم هی می بینم هنوز نوشتی: بری که بر نگردی... (آیکون عصبانی) سه تا کفش خراب کردم از بس بهت سر زدم و خبری نبوده.

پاسخ:
دیگه «بری که برنگردی» نیست :)))

ما با هم زندگی کردیم و پیر شدیم،

بی آنکه تو بدانی ...

 

📖 فانوس های شلخته

 

✏ امیر سلمانی

پاسخ:
زیبا بود . مرسی :)

شما هم چیزی بگویید :)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">