سه روایت معتبر دربارهی ما
چهارشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۱۳ ق.ظ
یک: چند وقت پیش کلیپی در فضای مجازی لعنتالله علیه پخش شد از فرزند یکی از سفرای ایران که به مردم میگفت اگه پول ندارید برید بمیرید! اینو داشته باشید.
چند وقت پیش پیج اینستاگرام یکی از شهرای خوب کشورمون تصویر چادر زدن مسافران توی پارک رو گذاشته و یه نظرسنجی گذاشته بود که آیا با این نوع سفر موافقید؟ و پاسخهای مردم اون شهر ترسناک بود! میان کامنتها از " اینا رو باید از دم تیغ گذروند" بود تا " وقتی پول نداری غلط میکنی سفر کنی"!! مطلب رو خلاصه میکنم در این که ؛ همهی ما یه داعش درون و یه پسر سفیر درون داریم و خیلی از اونایی که به پسر سفیر بد و بیراه گفتن و از ادبیات اون برآشفته شدن اگه پاش بیفته خودشون از اونم بدترن. اینم اضافه کنم که چادر زدن و کمپینگ دیگه یه نوع سفره و لزومن به معنی بیپولی نیست. یکی با هتل چند ستاره حال میکنه ، یکی با کمپینگ. هر چند توی این وضعیت اقتصادی و گرونی و بیپولی اصلن نمیتونیم به اون آدمی که حقوقش به ماه نمیرسه بگیم حق نداری بری سفر چونکه پول هتل نداری. خلاصه که یه کم آدمتر باشیم! آهان! این رو هم اضافه کنم که من به عنوان یک جنوبی با ازدحام مسافر و زباله ریختن و در اقصانقاط شهر چادر دیدن غریبه نیستم. منم از تبدیل شدن دریا به زبالهدونی که بیشتر توسط مسافرا اتفاق میفته ناراحتم اما چارهی کار رو از دم تیغ گذروندن مسافرا نمیدونم!
دو: قدیمترها وقتی واژهی دانشجو به گوشمون میخورد یک احترامی با خودش میاورد. توقع نداشتیم حرکات لات سر محل رو از دانشجوی مملکت ببینیم. به قولی ارج و قربی داشت این دانشجو بودن!!
چند روز پیش شمال بودیم. بعدشم رفتیم فیلبند و برای شب یه خونه از یه خانم و آقای مهربون پا به سن گذاشته که غذاهای خیلی خوشمزهای هم داشتند اجاره کردیم. با خانم خونه که حرف میزدیم درد دل میکرد که چند نفر ازشون خونه اجاره کردن و مقدار زیادی سبزی(دِلار) و ده کیلو برنج رو با خودشون دزدیدن از تو خونه! و از صحبتهای پیرمرد بیچاره شنیدم که این دزدها کارت دانشجویی تاریخ گذشتهشون رو گرو گذاشتن و برای حساب کردن اجاره خونه هم نیومدن! انقد که اینا صاف و ساده بودن و با غصه تعریف میکردن که بغضم گرفته بود. واقعن چرا؟ کی اینطور شدیم؟! چرا به خودمون رحم نمیکنیم؟
سه: اینستا رو که باز میکنم نخستین پستی که میبینم اینه : سحرگاه امروز چهارشنبه 25 مهرماه ، یک شکارچی غیرمجاز تاج محمد باشقره محیط بان پارک ملی گلستان را به شهادت رساند.
حرفم نمیاد. بغض میکنم. به خانواده تاج محمد فکر میکنم. بغض میکنم. به دو نفری که زخمی شدند فکر میکنم. بغض میکنم...
عکس از خودم ؛ ماسال
۹۷/۰۷/۲۵