احتمال اینکه خودم باشم

یادداشت های روزانه از کتاب، فیلم، عکس و ... روزمرگی

از اینجا ---->> http://hanihastam.blog.ir/ <<----

احتمال اینکه خودم باشم

یادداشت های روزانه از کتاب، فیلم، عکس و ... روزمرگی

احتمال اینکه خودم باشم

روزنوشت های یک عدد آدمِ علاقه مند به کتاب، فیلم، موسیقی، دریا و دیگر چیزهای خوب!
شاید کمی تا قسمتی شاعر
و اینکه "نوشته های وبلاگ صرفن از تجربه های شخصی من نیستن و ممکنه فقط قصه باشن."

http://goo.gl/yhqVFL

t.me/falshemood

پیام‌های کوتاه
  • ۱۳ مهر ۹۵ , ۱۳:۱۵
    413
آخرین مطالب
حرف‌های شما
  • ۲۱ آبان ۰۲، ۱۱:۳۰ - بانوچـه ⠀
    :(

عنوان ندارد!

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۳:۵۳ ب.ظ

در جواب پست دوست خوبم اسپریچو ، از قول «آلفردو»ی سینما پارادیزو می‌نویسم : زندگی مثل فیلم نیست ؛ خیلی سخت‌تره!

به نظر شما اینطور نیست؟

اینکه هیچ‌کس بهت نگفته توی هر موقعیت چه غلطی بکنی ترسناک نیست؟ اینکه هر لحظه یه چالش تازه‌س و تو نمی‌دونی چطور حلش کنی ترسناک نیست؟ اینکه هیچ کاتی نداره که برگردی و خرابکاری‌تو درست کنی و شاید در 99 درصد مواقع هیچ فرصتی برای جبران اشتباه نیست غم‌انگیز نیست؟ اشتباه نشه ؛ نمیگم همیشه باید بدون اشتباه بود. شما مجازید توی زندگی‌تون اشتباه کنید اما این چیزی از غم‌انگیز بودن مسئله کم نمی‌کنه!

زندگی خیلی سخته. وقتی به اجتماعی بودن انسان فکر کنی و روابط اجتماعی ، عاطفی ، خانوادگی و ... و چالش‌های توی این روابط ، این سختی خیلی هم پیچیده‌تر میشه.

این روزا آشفته‌ام. خیلی زیاد. از بس با خودم حرف می‌زنم ، فکر می‌کنم ، حرف می‌زنم ، داد می‌زنم ، فکر‌ می‌کنم ... سرم شده اندازه کره‌ی زمین...


+توی این آشفتگی باید دنبال عنوان برای پست هم بگردیم!

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۰۵
هانی هستم

یادداشت‌های شما (۷)

دیشب من از شدت فکر کردن سردرد گرفتم! یعنی انگار افکار با یه نیروی فیزیکی تو سرم داشتن حرکت میکردن! داشتم میرفتم تو فاز افسردگی. با یه چن تا قسمت سریال طنز برگشتم ولی اوضاع جوریه که هر شب باید فیلم طنز ببینم وگرنه سر یه هفته کارم به جنون میرسه!
پاسخ:
امشب و فرداشب و هر شب...!
۰۵ مهر ۹۷ ، ۱۹:۲۵ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
بیاین مثلا فکر کنیم زندگی این جوری هیجان انگیزتره:/
پاسخ:
جواب نمیده!!
نمیدونم از اینکه میبینم آدم های بسیاری مثل من شب از شدت فکر دیوونه شدن دقیقا باید چه حسی داشته باشم ... نمیدونم چرا اینجوری شد... راستی اون عدد ۹۹ درصد خیلی وحشتناکه ...
پاسخ:
وقتی ببینیم تنها نیستیم تحملش آسون‌تره!
۰۵ مهر ۹۷ ، ۲۳:۳۰ اسپریچو ツ
چه ادامه خوبی برای پست نوشتی، چیزی که من نتونستم بگم(((:
پاسخ:
:دی :))
من هم میخواهم چیزی بگویم 
اما چیز گفتنم نمی آید 
شما لنگ چیز گفتن من نمانید یه وقت 
بعدش هم سخت نگیرید 
خبر خوب اینکه یه روزی همه بدرود میکنیم 
و چه چیزی از این امن تر 
پس چرا غصه بخوریم 
الکی بخندیم حرص دنیا را دربیاوریم
بهله دیگر همین. 
سلام و وجدان هستم.
پاسخ:
سلام وجدان :)
۰۷ مهر ۹۷ ، ۲۰:۱۶ خورشید ‌‌‌
همین که هر دفعه باید دنبال عنوان برای پست باشیم خودش گواه بدبختی نوع بشر نیست؟
مسخرگی نمی‌کنم. کوچک‌ترین چیزها چه‌قدر انرژی می‌گیره و واقعا آدم هیچ‌وقت نمی‌دونه چه غلطی باید بکنه.

بازگشت خودم رو به این وبلاگ با این کامنت افتضاح بعد از یک روز مزخرف تهنیت عرض می‌کنم.
پاسخ:
باهات موافقم! زدی وسط خال!

خوش برگشتی
هانی جان 
شاید تنها کمک به این اوضاع فکری، حرف زدن درباره شه. شاید...

نبینم اینقدر پسر گلم آشفته باشه

سطر آخرت خیلی جالب بود و غمگین

شما هم چیزی بگویید :)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">