شما چطور؟
توی یه چمع دوستانه یکی از بچهها پرسید شما احساس خوشبختی میکنید؟!
همین یک سوال کافیه تا سرت بشه یه کلاف سردرگم که نمیدونی از کجاش شروع کنی! اصلن تعریف خوشبختی چیه؟ ملاکش چیه؟ آره برای هر کی فرق میکنه اما باید یه تعریف تقریبن واحد باشه. مثلن <بنا بر تعریف سازمان بهداشت جهانی، تندرستی تنها فقدان بیماری یا نواقص دیگر در بدن نیست بلکه « تندرستی نداشتن هیچگونه مشکل روانی، اجتماعی، اقتصادی و سلامت جسمانی برای هر فرد جامعه است.» >
برای خوشبختی هم تعریفی وجود داره مسلمن اما ترجیح میدم تعریف شما رو بدونم. اما اگه همین سلامت رو یکی از ملاکای خوشبختی بدونیم پس خوشبختی هم جنبههای مختلف اجتماعی و شخصی و ... فلان داره و همه چیز بهش گره خورده. پس مثلن کسی که آزادی اجتماعی نداره ، کسی که وضع مالی خوبی نداره ، کسی که حتا زندگی شخصیش داره به شیوههای گوناگون تهدید میشه نمیتونه احساس خوشبختی کنه.
اون وسط یکی از بچهها جواب قابل تاملی داد. گفت احساس بدبختی ندارم ولی خیلی هم شاد نیستم. و این شادی ... طفلی به نام شادی... همین هم میتونه فردی یا اجتماعی ، کوچک و دست یافتنی و یا بزرگ و آرمانی باشه. مثلن من اگه مجبور نبودم صبح زود بیدار شم خوشحالتر بودم! یا اگه وضعیت کاریم این نبود خوشحالتر و در نتیجه خوشبختتر بودم! یا اگه اینجا به دنیا نیومده بودم... و ... و...
راستی شما... احساس خوشبختی میکنید؟
پ/ن) روزای کاری خوبی ندارم. و این اصلن حس خوبی برای رفتن به استقبال سال نو نیست...