چنین گفت استاد یا «از آن جهان بازآمده»!!
شنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۶، ۰۳:۱۶ ب.ظ
استادمون میگفت دلیل اینکه شما یه توصیهای (توی فیلد تخصصی خودمون) به مردم میکنید ولی خودتون بهش عمل نمیکنید اینه که شما دانش دارید ولی به دانشتون ایمان ندارید. میگفت وقتی دانش به عمل تبدیل میشه که به ایمان برسه و باورش داشته باشید. که خب به نظر من کاملن درست میگفت.
اما چرا یاد استاد افتادم؟
همهی ما «میدونیم» که کار کردن با گوشی موقع رانندگی-مثل پیام دادن- بسیار اشتباهه و یا خودتونو میکشید -یا ناقص میکنید- یا یکی دیگه رو. اتفاقن همین چند روز پیش بود که یه کلیپ دیدم که برای فرهنگسازی دربارهی همین موضوع ساخته شده بود. از چند نفر پرسیدن موقع رانندگی از گوشی استفاده میکنید؟ و چرا؟ و هر کدوم دلایلِ مثلن منطقی خودشون رو داشتن برای استفادهی گوشی. و بعد اونا رو با دختری روبرو کردن که زندگیش توسط یکی از همین آدمایی که سرشون توی گوشیشون بوده زیر و رو شده... . اما آیا این «دانستن» به تنهایی کافیه؟ مسلمن نه! وقتی اثر خواهد داشت که واقعن بپذیریم اینو و کاملن متوجه خطرش باشیم.
اما چرا این پستو نوشتم؟
خب من هم میدونم موقع رانندگی نباید پیام داد. همیشه هم به دوستام این رو گفتم وقتی دیدم استفاده میکنن. اما دیروز سه بار به خاطر پیام دادن از جاده پرت شدم پایین و اگه زود نمیجنبیدم تصادف بدجور میکردم. نتیجه اینکه نکنید این کارا رو!
+واقعن آیا من ایمان ندارم به اینکه پیام دادن موقع رانندگی خطرناکه!؟ پس چرا اینکارو کردم؟
۹۶/۰۶/۰۴