چند میگیری شعر بگی؟
شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۵۳ ب.ظ
فکر میکنم یه سکانس توی فیلم «نیمه شب در پاریس بود» یا شایدم «پیش از طلوع» که دختر و پسر توی فیلم به مردی برمیخورن که برای دیگران و با موضوع و کلماتی که میخوان شعر میگه. و شغل تئودور فیلم her هم که میدونیم چی بود ؛ نوشتن نامههای عاشقانه برای مردم از زبان همدیگه.
خب تا وقتی که توی فیلمنامه و قصه هستیم شاید اینکار خیلی عجیب به نظر نیاد اما وقتی یه پیج توی اینستا دیدم که کارش همینه یه کم تعجب کردم. اصلن شایدم نسخهی وطنی این کار خیلی چیپ به نظر میاد! یا شاید نوع روایتی که ادمینهای پیج از این کار دارن خیلی توی ذوق میزنه! نامههایی که تئودور مینویسه احتمالن خیلی قشنگن. نامهای که استاد توی «شبهای روشن» مینویسه خیلی قشنگ و پر از احساساته اما شعر(؟)های این پیج...
میدونید من نمیتونم درک کنم اینو که یکی دیگه از زبان تو برای طرفت شعر بگه! اینکه من یک شعر یا متن عاشقانه رو جایی بخونم و حس کنم از زبان منه یا عشق منو داره بیان میکنه و برای طرفم بفرستمش خیلی قشنگهها ولی اینکه از یک نفر بخوای با فلان مضمون برات شعر بگه یه جوریه خب! اصلن شما فکر میکنید ارزش داره این کار؟ من فکر میکنم اینکه آدم خودش چار خط بنویسه برای طرفش خیلی ارزشمندتره تا اینکه اینطوری! بگذریم که نوشتههای پیج هم به نظر من اصلن ارزش هنری ندارن و حیفه اسم شعرو روشون بذاری.
All girls should have a poem
written for them even if
we have to turn this God-damn world
upside down to do it
۹۶/۰۵/۱۴