احتمال اینکه خودم باشم

یادداشت های روزانه از کتاب، فیلم، عکس و ... روزمرگی

از اینجا ---->> http://hanihastam.blog.ir/ <<----

احتمال اینکه خودم باشم

یادداشت های روزانه از کتاب، فیلم، عکس و ... روزمرگی

احتمال اینکه خودم باشم

روزنوشت های یک عدد آدمِ علاقه مند به کتاب، فیلم، موسیقی، دریا و دیگر چیزهای خوب!
شاید کمی تا قسمتی شاعر
و اینکه "نوشته های وبلاگ صرفن از تجربه های شخصی من نیستن و ممکنه فقط قصه باشن."

http://goo.gl/yhqVFL

t.me/falshemood

پیام‌های کوتاه
  • ۱۳ مهر ۹۵ , ۱۳:۱۵
    413
آخرین مطالب
حرف‌های شما
  • ۲۱ آبان ۰۲، ۱۱:۳۰ - بانوچـه ⠀
    :(

روز-مرگی

دوشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۴:۵۳ ب.ظ

1) اینکه می‌خوام از اتفاقات روزانه بنویسم و هیچی به ذهنم نمیاد یعنی دیگه حتا روزمرگی هم ندارم و به روز-مرگی رسیدم؟!

2) نمی‌خوام از انتخابات بنویسم. ضمن احترام به دوستانی که از انتخابات می‌گن -و کار درستی هم می‌کنن- توی این بازه‌ی زمانی ترجیح میدم کسی که وبلاگمو باز می‌کنه و توی وبلاگ من میاد حق داره چیزی جز بحث روزی که از همه طرف داره بمبارانش می‌کنه بخونه. البته این به معنای این نیست که «نمی‌خوام قاطی سیاست بشم» یا «من رای نمیدم» و ... . بلکه اون بخش شهروندیم(اگه به رسمیت بشناسنش!!) سر جاش فعالیت خودشو داره! انگار ناخواسته ازش نوشتم :| بله. سیاسیت همینقد قاطی زندگی ما شده!

3) استیون هاوکینگ گفته «بشر باید ظرف صد سال آینده زمین را ترک کند»! گفته به دلیل برخورد سیارک‌ها و بیماری‌های همه‌گیر و ازدیاد بیش از حد جمعیت و تغییرات آب و هوایی، زندگی روی زمین در معرض نابودی قرار می‌گیره! دارم حساب می‌کنم توی چند سالگی ازدواج کنم و بچه‌مو چند سالگی به دنیا بیارم که پیش از انهدام زمین مرده باشه! فقط باید بهش بگم اون دیگه نوه نیاره برام و گرنه بدبخت میشه. لابد فضا برای ایرانیا تحریمه و باقی ماجرا... . بله! همینقد آینده‌نگرم! البته اگه بخوام  توی آینده‌نگری یه قدم جلوتر برم اصلن به دنیا نمیارمش! خلاصه حالتونو بکنید ؛ چون نهایتن صد سال دیگه همه با هم می‌میریم! کم آدمی اینو نگفته‌ها!! 

4) طبق خبرها «زهرا نعمتی قهرمان پارالمپیک و پرچمدار کاروان ایران از سوی شوهرش ممنوع‌الخروج شد»! در این زمینه حرفی برای گفتن ندارم!

5) طرف با بیست و پنج شش سال سن رفته یه دختر 15 ساله گرفته. به این صورت که خانواده براش انتخاب کردن، اونا هم بعد یکی دو هفته عقد، حالا می‌خوان عروسی بگیرن و لابد یه هفته بعد از عروسی هم خانواده‌ی قشنگ‌شون سه نفره میشه. من نمی‌دونم ملت از جون دختراشون چی می‌خوان؟ خانواده‌ی دختر رو بی خیال ؛ این آقای ظاهرن تحصیل کرده درباره‌ی زندگی و ازدواج و شریک زندگی چی فکر می‌کنه؟ خانواده‌ش از جون دختر مردم چی می‌خوان؟ اصلن بهتر بود به همون تیتر بسنده می‌کردم. چون ذهنم اصلن درباره‌ی موضوع متمرکز نمیشه و فقط دلم می‌خواد فحش بدم. به تمام عوامل دخیل در مسئله و اول از همه قانونی که ازدواج و بارداری با این سن و سال رو ممنوع نمی‌کنه. ارجاع‌تون میدم به بخش بسیار کوچکی از نتیجه‌ی اینگونه ازدواج‌ها از وبلاگ خانوم دکتر:

«لوکیشن:درمانگاه بیمارستان زنان!

دخترخانوم نازی به همراه خانوم دیگه ای وارد اتاق میشن. دختر خجالتی که سنش حدودا 13-14ساله بنظر میاد میشینه رو صندلی.

دکتر ازش میپرسه مشکلت چیه دخترم؟

دختر نگاه به خانوم همراهش میکنه و هیچی نمیگه.

دکتر به خانوم همراه میگه : مامانش؟دخترمون چه مشکلی داره؟

خانوم همراه میگه من مامانش نیستم که، جاریش هستم... ایشون باردار هستن و اومدن برای تشکیل پرونده!!!

دکتر میپرسه چند سالشه؟ و خانوم همراه میگه 16سال. دکتر سوال‌های مختلفی در مورد اینکه علائم عفونت ادراری داری یا نه؟ تهوع و استفراغ؟ سابقه ی بیماری خاص؟ و تمام مدت دخترک ساکته و خانوم همراه جواب دکتر رو میده...

بعد از رفتنشون دکتر میگفت این هنوز موقع عروسک بازی کردنشه... چرا اینکار میکنن با این بچه ها آخه...

و ما تو سکوت مطلق فقط نگاه میکردیم!!»

و خب من توی دلم فحش هم میدم به جز نگاه. نتیجه یا میشه یه عمر زندگی مثل جهنم با 10 - 12 تا بچه ، یا در بهترین حالت طلاق. بگذریم که این اتفاقات معممولن (نه همیشه) توی خانواده‌های سنتی میفته که طلاق رو زشت می‌دونن و معمولن همون اتفاق نخست میفته. آدم باشیم یه کم!!

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۶/۰۲/۱۸
هانی هستم

یادداشت‌های شما (۱۵)

کلا ازدواج مسئله سازه :|
پاسخ:
:))
4. این آدم نباید یه تو دهنی بخوره واقعا ؟! :// 
5. کسی رو میشناسم که دوماد ۳۲ و عروس ۱۵ سالشه و عقد کردن :| چرا ؟ چون اقا پسر پولداره و مادر پدر دختره هم میخوان زود تر از دستش راحت شن و حتی تا الان هم پیش پدر بزرگ مادربزرگشه و لازم به ذکره دوماد ذره نه اخلاق داره و نه قیافه :||| ینی آدم نمیتونه چیزی حتی به زبون بیاره در برابرش و من موندم چجوری باید عروسی کسی برم که هم سن منه :/ :( و حسرت تو چشاش رو ببینم :(
پاسخ:
4. تو دهنی کمشه
5. :( همون که خودت گفتی ؛ آدم حرفش نمیاد...
از سوی شوهرش ممنوع الخروج شد؟؟؟؟؟؟؟!!!! 
ــــــــــــ،ــــــــــــــــــــــ اوف!
دختر۱۵ساله؟؟
پاسخ:
چنین است گویا...
من وقتی میبینم شاگردا و دانشجوهان هول شووهر دارن دلم میخاد تک تکشونو بزنم پدر کنم ! بس ک همش ب روی قضییه نگاه میکنن ای خدا همش از کمبود آگاهیهه...
پاسخ:
بله متاسفانه برعکس این بمباران اطلاعاتی ، آگاهی در این زمینه بسیار کم به نظر میاد و ارزش های سنتی هنوز از بین نرفته.
از مورد4به بعدش نگم که دلم کبابه!!!
امروزم یه خانوم متولد سال78اومد کلینیک که یه بچه ی سه ساله داشت!!!
پاسخ:
|: :(
خب اصلا بچه دار نشه آدم چه کاریه؟بعد همون بچه یقه آدمو میگیره که تو که میدونستی چرا منو دنیا آوردی:|
پاسخ:
اینم یه مسئله‌ است دیگه! همشه بهش فکر می‌کنم
خب، حالا کی بریم قشم ان شاالله؟ 
پاسخ:
دیگه گرم شد قشم!!
گاهی خانواده تسلیم خواسته ی نامعقول بچه هاشون میشند و گاهی هم فقر مالی و فقر فرهنگی دامن میزنه به همه ی مشکلات .. باید قوانینی باشه که ازدواج کودکان زیر 18 سال ممنوع اعلام بشه ..
پاسخ:
باید قوانینی باشد...
تا یک سال قبل حتی برای زیر 13 سال حکم رشد صادر میشد که خدا رو شکربا قانون جدید حکمی صادر نمیشه ...
خیلی حرفها میشه زد که شاید اینجا نشه گفت !
پاسخ:
همین الان آمار ازدواج زیر 12 سال هم بالاست!


خیلی فحش‌ها هم میشه داد ولی اینجا خانواده رد میشه!!!
از مورد 4 و 5 واقعا ناراحت شدم! یه جورایی از 4 بیشتر چون مورد 5 فقر فرهنگی و آگاهی هست که به وجودش میاره.. ولی مورد 4... یه زن شجاع، امروزی، خستگی ناپذیر و قهرمان ...  باید هنوز هم مثل یک ملک به نظر بیاد در نظر همسرش که اجازه همه چیزشو داره! حتی تو این دنیای به ظاهر مدرن لعنتی!
قهرمان المپیک کم چیزی نیست... یکم واقعا به جایگاه منحصر به فرد نعمتی فکر کنیم! بزرگه خیلی بزرگ! اونوقت به من این حس رو داد  که یه مردی اینجا می خواد ثابت کنه من از اینم برای تو بزرگترم!!! و مرد بودنشو اینطوری نشون بده! قدیما تعریف مرد فرق نمی کرد؟(دور از جون شما البته)
میدونم کامنتم بوی قضاوت میده... می دونم از زندگیشون خبر ندارم و نمی دونم چه اتفاقی افتاده که منجر به این اتفاق شده و اصلا شاید همه چیز برخلاف تصور ما باشه که امیدوارم باشه ولی نگاه جامعه منو به سمت همون گمان اولم می بره....

بگذریم
راستی این چند روز بارون های متناوب زیبای بهاری داشتیم و هوا محشر بود و بسیار خنک و دلپذیرمن یادتون بودم چون می دونم خیلی دوست داشتید قطعا
پاسخ:
درسته. ما چیزی نمی‌دونیم اما نگاه غالب همینه که شما می‌گید

نوش جانتان بارون بهاری. به جای ما هم نفس بکشید :)
1-یعنی اتفاقات روزانه انقدر ذهن آدمو مشغول کرده ک باید تایپ بشه...
2-مثلا وبلاگ من ک اصلا سیاسی نیست :))
3-این مورد سه رو حتی میشه دید سیاسی بهش داشت..باید بخاطر آینده ی بچه هامون سعی کنیم انتخاب درستی داشته باشیم
4-کلا خیلی مشکوکه با توجه ب حرفی ک همسرشون زده
5-میدونین آقای هانی این عده طرز فکرشون چیه..اینه ک میگن خودمون بزرگش میکنیم هر جوری ک دلمون خواست تا هنوز شخصیتش شکل نگرفته بخاطر همین میرن دنبال سنای کم..
البته توی شهرای بزرگ خدارو شکر کم شده ولی خلاصه ش این میشه بیچاره دختر..
پاسخ:
2- خوبه که مردم درگیر سیاست باشن. هر چی می‌کشیم از بی سوادی سیاسی می‌کشیم.
3- دقیقن
5- احمقن دیگه |:
نمی دونم چرا ماها عادت داریم از سیاهی ها بگیم چرا کسی از زندگی موفق وازدواج های موفق  چیزی نمیگه ؟

پاسخ:
به هر حال بخش سیاه ماجرا هم وجود داره و بخشی از ازدواج های موفق مطمئنن به خاطر دونستن این سیاهی ها و تجربه گرفتن از اون هاست
+ درمورد چهار. مصاحبه ی همسرش رو که خوندم اصلا وحشتزده شدم. نمیفهمم چطور ممکنه اصلا.
+ شایدم البته خود اون 16 سالهه دوست داشته ها. صد در صدم نمیشه گفت با بچه این کارو کردن. شایدم بچه با خودش این کارو کرده خب.
پاسخ:
بچه‌ی شونزده ساله قدرت اینکارو نداره در برابر خانواده و صلاحیت تصمیم‌گیری هم نداره و خانواده نباید اجازه بدن!!
راستش از خوندن و دیدن و شنیدن سیاهی ها خسته شدم همش از خودم می پرسم خوبی و خوشیا کجان درسته وجود داره اما کاش هم سیاهی هم روشنی گفته بشه روزانه چقدر در معرض اخبار و حوادث و ....‌ هستیم منکه خسته شدم 
پاسخ:
آره درست میگی. خیلی زیاد پرداخته میشه به خبرهای تلخ. بمباران میشیم در واقع...
ین استیونم که هر لحظه میاد یه نظریه میده تن ما رو تو گور همین دنیا میلرزونه. 
بچه دار شدن رو که واقعا باید بیخیال شد. گناه داره. خودمون کم عذاب نکشیدیم!!! بچه خیلی دوست داشتنیه ولی گناه داره بیاد تو دنیای ما.

دم مامان باباهامون گرم که به همچین ازدواجایی مجبورمون نکردن. بعضی پدر مادرا جنایت میکنن در حق بچه هاشون.

شما هم چیزی بگویید :)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">