اولین پست از پشت عینک! + عکس!
یک) یه شکلاتایی هست مارک مِرداس، ایرانی هم هست. توی بستهش میکسی از انواع طعمها رو داره. از اینا بخرید. بعد اونایی که قرمزن رو یواشکی جدا کنید. از بسته خارج کرده و در دهانتان نگه دارید! روحتون شاد میشه از جلز ولز این شکلات! البته نارنحکی و نمیدونم بمبی و اینا نیستا!! [شکلاتش را به گوشهی دیگر لپ برده و به عنوان فکر میکند]
دو) شد آقا/خانم! بالاخره ما هم به جرگهی عینکیها پیوستیم و این پست را از پشت عینک مینگاریم! یعنی اگه بدونید چقد پول دادم جای این دو تا چشم تازه، بدون کامنت از اینجا نمیرید بیرون!! خوبه که امسال قرار نیست برم نمایشگاه کتاب و گرنه باید فقط تماشا میکردم!! من برم کمرمو یه ماساژ بدم برگردم!!
سه) سفر شیراز تموم شد و فاینالی سووییت هوم!! در ادامهی همین مطلب میتونید چن تا عکس از این سفر کوتاه ببینید. تا جایی که میشد حجم عکسا رو کم کردم. الان روی هم رفته یه 14 مگابایتی هستن فکر میکنم.
اینجا ، همون جایی بود که از تابلوی ورود ممنوع گذشتیم و رفتیم طبقهی بالا! به دیدنش میارزید!
اینجا هم منظرهی جایی بود که آقاهه میگقت محل تدریس ملاصدرا بوده و یواشکی راهمون داد بریم بالا!
و اینجا نیز بخشی از طبقهی بالا بود.
و بخشی از حیاط مدرسهی خان
دیدن مسجد نصیرالملک یکی از بهترین قسمتهای این سفر بود. جایی که برای نخستین بار بود میدیدم. جایی که رنگهاش جادو میکنن آدم رو. و البته ما توی زمان مناسبی نرفتیم و البته بسیار شلوغ بود. پیشنهاد میکنم نه فقط اینجا بلکه هر جای دیدنی دیگری رو خارج از فصل توریستیش ببینید!
و باز هم نصیرالملک
و میخواستیم کوچههای اطراف مسجد رو که یه جورایی بافت قدیم حساب میشن رو کشف کنیم که بهمون اخطار دادن که اینجا نچرخید! ما هم اصلن دلمون نمیخواست اتفاق بدی برامون بیفته که! مث بچههای حرف گوش کن راهمونو کج کردیم!!
توی مسجد یه امامزاده هم هست به اسم امامزاده زنجیری که البته نمیدونم دلیل این اسمگذاری چیه ولی حیاط قشنگی داره.
اینجا هم بخش دیگری از نصیرالملکه.
این عکس از مدرسهی خان جا مونده بود.
ارم هم رفتیم!
جادوی بهاری شیراز در ارم.
شیراز داره شلوغترین روزهاش رو میگذرونه اما یه گوشهی خلوت اینجوری هم پیدا میشه میون اون همه شلوغی. نارنجستان قوام
و آخرین عکس... شب... بیرون باغ جهان نما