از خواب چو برخیزم اول تو به یاد آیی!
پنجشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۵، ۰۹:۲۷ ق.ظ
اتفاق تازه تویی
که افتادهای میان الفبا!
اتفاق تازه چشم توست
که هر روز شعر میشود
و گرنه این سطرهای هر جایی،
و گرنه این روزها و مناسبتها
تنها یک قرارداد کهنهاند
که عشق مرا جار بزنند!
تازه تویی
نه این شعر!
+دنیا چقدر همه چیز زیاد دارد که آدم با تو ازشان حرف بزند یا از تو بپرسدشان چون نو شده اند با تو که هستند و هست آدم. شرق بنفشه (آیلار) / شهریار مندنیپور
#عنوان از مولانا
۹۵/۱۱/۲۸
و چه رنگ خوبی داره باز کردن چشم ها با عشق به کسی :)