شیبدار یا عمود؟
چهارشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۲۹ ق.ظ
از مرخصی برگشتم. به همکارم که سلام میکنم یه لحظه هاج و واج میشه! میگه «مگه همین نزدیکیا نبود که تو تازه برگشته بودی؟ یعنی این همه گذشته؟» میگم فکر کنم دو سه هفته پیش بود! میگه «یعنی انقد زود؟» و خودش ادامه میده « از سی سالگی به بعد روزا خیلی تندتر میگذرن. انگار توی سراشیبی افتادن.» میگم شاید هم سراشیبی نیست؛ عموده! و با سر موافقت میکنه. چشمم میخوره به عکس سه در چهار بچههاش که چسبونده به مانیتور. نگاه خودش هم همونجا متوقف شده...
با گذشت زمان
و درگذشت دوستان و آشنایان
آدمها برایم بیشتر مردن را
تداعی میکنند
تا زنده بودن را
«بیژن جلالی»
۹۵/۰۷/۱۴