احتمال اینکه خودم باشم

یادداشت های روزانه از کتاب، فیلم، عکس و ... روزمرگی

از اینجا ---->> http://hanihastam.blog.ir/ <<----

احتمال اینکه خودم باشم

یادداشت های روزانه از کتاب، فیلم، عکس و ... روزمرگی

احتمال اینکه خودم باشم

روزنوشت های یک عدد آدمِ علاقه مند به کتاب، فیلم، موسیقی، دریا و دیگر چیزهای خوب!
شاید کمی تا قسمتی شاعر
و اینکه "نوشته های وبلاگ صرفن از تجربه های شخصی من نیستن و ممکنه فقط قصه باشن."

http://goo.gl/yhqVFL

t.me/falshemood

پیام‌های کوتاه
  • ۱۳ مهر ۹۵ , ۱۳:۱۵
    413
آخرین مطالب
حرف‌های شما
  • ۲۱ آبان ۰۲، ۱۱:۳۰ - بانوچـه ⠀
    :(

ای سال بری که برنگردی

پنجشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۴۶ ب.ظ

۹۸ سال بد بود. به هر گوشه‌ش که نگاه می‌کنی یه مصیبت ازش زده بیرون که البته الان نمیخوام از نو شرح‌شون بدم. ما اونقد درگیر این حوادث بودیم که مطمئنم همین الان هزاران تصویر ناخوشایند از تک تکشون توی ذهنتون یادآوری شد.
۹۸ برای شخص من هم با تصادف شروع شد. اوایل فروردین و درست دو سه هفته پیش از جشن ازدواجم در حالی که وسایل پیک‌نیک رو چیده بودیم توی صندوق عقب و داشتیم گروهی می‌رفتیم بیرون از شهر اتراق کنیم یکی از پشت کوبید بهمون و تا بعد از عروسی بی ماشین شدیم و تمام کارای جشن رو ترک موتورسیکلت انجام دادیم! البته اون شب کذایی به هر سختی در صندوق عقب رو باز کردیم و بعد از انتقال خوراکی‌ها به یه ماشین دیگه زدیم از شهر بیرون!
بهترین آرزویی که می‌تونم بکنم اینه که هیچ سالی مثل ۹۸ نباشه و بره که برنگرده... .
این روزا چیکار می‌کنم؟ سر کارم. تمام عید رو سر کارم و دور از خونه.
این روزا یاد علاقه‌ی قدیمیم افتادم؛ عکاسی. یادمه وقتی دوربین خریده بودم خیلی مصمم بودم یه عکاس حرفه‌ای بشم و هر روز کلی مطلب می‌خوندم که لااقل تئوری خوب یادش بگیرم. و حالا کجا هستم؟ هیچ جای عکاسی! برنامه‌ی کاری و زندگی طوری پیش نرفت که من بتونم برای عکاس شدن وقت زیادی بذارم و هر وقت عشقم کشید دوربینو بردارم و بزنم به عکاسی. و این روزا؟ دوربینمو فروختم و یه دوربین دیگه خریدم و همین باعث شده ذوق عکاسیم بازم گل کنه و پر از شوق باشم برای عکاسی اما حکایت همونه. زندگی شلوغ کارمندی و ساعات کار طولانی که وقتی برای نفس کشیدن نمی‌ذاره. و البته در کنار همه‌ی این‌ها امیدوارم. به اینکه یه روز در حد رفع نیاز خودم عکاسی یاد بگیرم و بتونم تصویرای خوبی لااقل از زندگی شخصیم به یادگار داشته باشم. باید برم سراغ کتابام که یه روز با کلی ذوق خریدم‌شون که عکاسی یادم بدن...
و پیشنهاد می‌کنم توی این روزایی که مصیبت داره از سرمون می‌باره یه بهونه برای زندگی پیدا کنید و بهش بچسبید. یه کار تازه بکنید و ازش لذت ببرید. حتا یه کار خیلی ساده. تلاش کنید روزای خودتونو بسازید. منتظر نباشید سالِ خوب بیاد ؛ سال خوبی بسازید. مصمم باشید. مثل ۹۸ که داره کروناش رو به سال نو می‌کشونه! کوتاه نیاید! وا ندید! سال نو رو بترکونید! 

موافقین ۹ مخالفین ۰ ۹۸/۱۲/۲۹
هانی هستم

یادداشت‌های شما (۷)

خدا قوت.

ان شاءالله این روزا رو به خیر و سلامتی پشت سر بگذارید.

 

پاسخ:
همچنین شما :)
۲۹ اسفند ۹۸ ، ۱۵:۳۹ فاطمه حسینی

عه برگشتین 

بعله ایشالا سال خوبی داشته باشیم :)

پاسخ:
جایی نرفته بودم که :دی
انشالا

در این ترنم جاری بهار روزگار شما و نگارتون به نیکی و شادی ...

 

سلام

سال نو مبارک.

پاسخ:
سلام. ممنونم :)

سال 98 گند بود. برای خیلیا. خوب شد شرش کنده شد.

برات بهترین ها را آرزو می کنم هانی جان

عروس قشنگ منو ببوس و مواظب خودتون باشید تا از این کرونای لعنتی هم نجات پیدا کنیم.

خوشحالم باز به فکر عکاسی افتادی. حیف بود چون واقعاً هنرمندی.

پاسخ:
واقعن امیدوارم امسال مثل ۹۸ نباشه و دیگه تکرار نشه...
ممنونم. شما هم سال خوبی داشته باشید. 

سلام، سال نوتون مبارک، واقعا سال نود و هشت تمام زورشو زد که بد باشه اما امیدوارم و ارزو میکنم که سال نود و نه خیلی بهتر باشه برای شما و همگی :) 

پاسخ:
ممنونم از تبریک 
انشالا 
۲۳ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۲:۰۲ ماریا سلحشور

خدا قوت.

پاسخ:
ارادت 

شما هم چیزی بگویید :)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">