415
بار آخر که قورمه سبزی درست کردم یادم رفت لوبیا را از قبل بخیسانم.گوشت پخت و له شد و لوبیا نپخت.شوهرم چیزی نگفت ولی وقتی سفره را جمع میکردم دیدم لوبیاها را گوشه ی بشقاب جمع کرده. آن شب دخترم گفت «دلم درد میکند.» شوهرم روزنامه را پایین آورد و به من نگاه کرد. بعد لبخند زد و به آشپزخانه اشاره کرد. شوهرم مثل بیشتر شوهرها نمیدانست که دخترهای سیزده ساله خیلی زیاد دلدرد میگیرند.
از :قصهی خرگوش و گوجهفرنگی/ زویا پیرزاد
*میشه این مسئله رو خیلی گسترش داد و خیلی ازش نوشت ولی فکر کنم بهتره به همین بسنده کنم که "مثل شوهر این داستان نباشید!"
+فکر میکنم هر زن و شوهری پیش از پدر و مادر شدن باید یک "روانشناسی رشد" بخونن دست کم. داریم کتابی که این مبحثو به طور ساده و همهفهم توضیح داده باشه؟
+این عنوان گذاشتن هم مصیبیتهها. خو شاید یکی عنوانش نیاد |:
+ دوستان بلاگفایی در جریان باشید هر چی ما میایم کامنت بذاریم با این ارور روبرو میشیم که «درج متن تبلیغاتی مجاز نیست». فکر کنم سیستم ضد اسپم بلاگفا high باشه!!
راستش این عدد بالای پست هی منو به اشتباه می نداخت!
مخصوصا اون 405! حس می کردم ویندوز ارور داده
پدر و مادر شدن مسولیت سنگینیه