احتمال اینکه خودم باشم

یادداشت های روزانه از کتاب، فیلم، عکس و ... روزمرگی

از اینجا ---->> http://hanihastam.blog.ir/ <<----

احتمال اینکه خودم باشم

یادداشت های روزانه از کتاب، فیلم، عکس و ... روزمرگی

احتمال اینکه خودم باشم

روزنوشت های یک عدد آدمِ علاقه مند به کتاب، فیلم، موسیقی، دریا و دیگر چیزهای خوب!
شاید کمی تا قسمتی شاعر
و اینکه "نوشته های وبلاگ صرفن از تجربه های شخصی من نیستن و ممکنه فقط قصه باشن."

http://goo.gl/yhqVFL

t.me/falshemood

پیام‌های کوتاه
  • ۱۳ مهر ۹۵ , ۱۳:۱۵
    413
آخرین مطالب
حرف‌های شما
  • ۲۱ آبان ۰۲، ۱۱:۳۰ - بانوچـه ⠀
    :(

درباره‌ی خودمان و این روزهایمان

دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۰۵:۴۵ ب.ظ

 از جمله توفیقات اجباری سازمان ، یکی هم اینه که سالانه دو تا دوره‌ی آموزشی بگذرونیم. که البته هیچ وقت در حیطه‌ی تخصصی من نیست به دلایلی. دوره‌ای که امسال شرکت کردم یه دوره‌ی مدیریت استرس بود که فقط برای اشاره به وضع بغرنج  این روزها یک نکته ازش می‌خوام بگم و اگه دوست روانشناسی اینجا باشه می‌تونه توضیحات بیشتری بهمون بده.

استرس‌ها می‌تونن باعث بیماری‌های روان‌تنی بشن و اینطور که گفته میشه ریشه بیش از ۶۰ درصد بیماری ­ها، اختلالات روان ­تنیه. یه پرسشنامه‌ای وجود داره که به هر کدوم از رویدادهای زندگی بر اساس استرسی که به ما وارد می‌کنن یک وزن میده و شما حوادثی رو که در یک سال گذشته (؟) براتون اتفاق افتاده علامت می‌زنید و در نهایت اگه امتیازتون 300 به بالا باشه 80 درصد و  اگه بین 150 تا 300 باشه 50 درصد احتمال ابتلا به بیماری دارید. و اگه زیر 150 باشه احتمال کم‌تری برای ابتلا دارید. توی این پرسشنامه که از ریز و درشت زندگی رو در بر می‌گیره مرگ همسر بیشترین وزن ( 100) و مراعات نکردن قوانین و مقررات کمترین وزن رو داره. بعضی از دیگر موارد؛ جدایی از همسر(73) ، زندانی شدن (65) ، مرگ بستگان نزدیک (63 )، ازدواج (53) ، نابسامانی شغلی (39) ، وام مسکن (35) ، مشکل با رییس (23) و ... هستن.

توی اون کلاسی که ما بودیم همه امتیاز بالای 300 داشتن. حتا شما هم همین الان بدون داشتن پرسشنامه و با همین چن تا مورد هم اگه حساب کنید احتمالن امتیاز بالای 300 میارید و وقتی دور و برمون رو ببینیم احتمالن درصد بسیار زیادی از مردم دچار استرس بالا و در معرض خطر جدی بیماری‌های روان‌تنی هستن. و این یعنی فاجعه. و این یعنی نیاز جدی به مشاور و روانشناس و روانپزشک که به دلایل فراوان که نخستینش حق ویزیت هست توی خانواده‌ها نادیده گرفته میشه.

و این فقط یک قطره از بحث سلامت روان جامعه است. یه آماری یکی دو سال پیش خوندم که دقیق یادم نیست ولی درصد بسیار بالایی از جمعیت ایران به نوعی دچار بیماری روانی‌ان.(چیزی که الان پیدا کردم یک نفر از 4 نفر در سال 90 بود) و این در حالیه که در ایران بین ۶۶ تا ۷۵ درصد افراد دارای اختلال روانی برای درمان به روانپزشکان، روانشناسان و متخصصان سلامت روان مراجعه نمی‌کنند. حرفی باقی می‌مونه؟

موافقین ۹ مخالفین ۰ ۹۹/۰۹/۲۴
هانی هستم

یادداشت‌های شما (۱۲)

چون اکثر مردم فک میکنن رفتن پیش روانشناس و روانپزشک یعنی بیماری و کثر شانشون میشه ! ولی بنظر من نیازه آدم درونش رو خالی کنه بدون دغدغه و یکم دیدگاهش رو تغییر بده .

وقتی روح و روان آدمی بیماره ، بیماری های جسمی بیشتری رو سمت خودش روانه میکنه !

پاسخ:
دقیقن یکی از دلایلش همینه متاسفانه.
همه‌ی ما به مشاور خوب نیاز داریم. و البته جا داره اینم بگم که مشاور خوب هم خیلی خیلی کمه و خودش یه ماجرای غم انگیزه!!

باتجربه ها و خوب های زیادی هستن واقعا ! حرف شما درسته ولی میشه پیدا کرد ی خوبش رو .

 

پاسخ:
آره حتمن‌ میشه :)
۲۴ آذر ۹۹ ، ۲۰:۱۴ هیـ ‌‌‌ـچ

در این یه مورد خیلی خیلی خیلی حرف دارم بزنم (از تحربیات شخصی تا اطرافیانم و امثالهم) که خب ناگفته بمونه، صلاح‌تره...

پاسخ:
شاید گفته‌ها دردی دوا نکنن اما ناگفته‌ها قطعن دردی دوا نمی‌کنن.
شاید بهتره گفته بشه. حتا به فکر فرو رفتن یک نفر هم می‌تونه نجات یک زندگی باشه.
۲۴ آذر ۹۹ ، ۲۰:۲۶ دختر پاییزی

یه جا خوندم این که می گن مرگ همسر بیشترین استرس رو ایجاد می کنه برای اروپا هست و تو ایران بیشترین استرس مربوط به مرگ فرزنده ( و این که طبق فرهنگ ما این پرسش نامه مناسب نیست)....چون ما انواعی از استرس رو تحمل می کنیم فکر نکنم تو این لیست باشه

+ تازه شما طبق این لیست میگی تمام کسایی که تو اون کلاس بودن نمره شون بالای  300 بود...حالا اگه یه پرسشنامه طبق فرهنگ خودمون ایجاد می کردن باید می دیدیم چه نمره ی استرسی می گیریم!!

 

پاسخ:
آره. من اطلاع دقیق ندارم ولی فکر نمی‌کنم بومی سازی شده باشه. دوستان روانشناس باید نظر بدن.
+در اونصورت به این نتیجه می‌رسیدیم گاز باز کنن تو سالن راحت شیم :))

دقیقا همه‌ی دور و بریای من از دوست و همکلاسی سابق بگیر تا همسایه و آشناهای دور الان تجربه‌ی جدی از اضطراب و افسردگی و ... دارن. خودمم که شدیدا در تلاشم خودم رو از این بحران بیرون بکشم. فقط می‌تونم بگم خدا همه‌مون رو شفا بده! 

 

چقدر خوبه این دوره‌های آموزشی سازمانتون. کاش منم این جور جاها کار پیدا کنم :)

 

پاسخ:
آمین! برای هر دو پاراگراف!
۲۴ آذر ۹۹ ، ۲۲:۰۱ هیـ ‌‌‌ـچ

درست میگی... شاید یه روزی گفتمش...

پاسخ:
مرسی
منتظریم پس تا اون روز :)
۲۴ آذر ۹۹ ، ۲۳:۰۱ رویای نیمه شب پاییز

فریادمان بلند است

نهضت ادامه دارد

حتی اگر شب و روز

بر ما گلوله بارد...!!!

پاسخ:

بیژن جلالی؛

فریادی به بلندی تاریخ

ولی تاریخ چه کوتاه است

برای فریاد بلند ما

وقتی مردم به این حجم از استرسی که بهشون وارد میشه آگاه نباشن هم ممکنه تاثیر بدتر بذاره رو زندگیشون.

باز آگاه بودن بهش خیلی خیلی بهتره

پاسخ:
آره. آگاهی حتا اگه‌ یک نفر رو به واکنش وادار کنه هم خوبه. 
۲۵ آذر ۹۹ ، ۱۹:۱۹ یـلـــدا ‌‌

باید درمورد «پذیرش» آگاه سازی بشه که متأسفانه نمیشه. پذیرش اینکه گاهی آدم نیاز داره کمک حرفه‌ای بگیره و همونقدری که مراقب جسمش هست، از روانش هم مراقبت کنه.

پاسخ:
به نکته‌ی خیلی خوبی اشاره کردی. مرسی 
۲۶ آذر ۹۹ ، ۰۲:۰۰ حامد سپهر

ماها فکر میکنیم فقط دیونه‌ها باید برن پیش روانپزشک یا روانشناس بخاطر اون همه از این قضیه فراری هستیم

تقریبا اکثر بیماریها ریشه ناراحتی روانی دارن از یه کمر درد ساده بگیر تا خدای نکرده هپاتیت یا سرطان

پاسخ:
آره. بیماری‌های زیادی رو در برمی‌گیره. استاد دقیقن مثال کمردرد رو می‌زد و میگفت اینکه میگیم "فلانی بعد از مرگ عزیزش کمر راست نکرد" واقعن همینه.

همیشه وقتی تو نیمه ی خوب دنیا وایستادیم و یه ذره نقادانه به خودمون نگاه می کنیم به نظر می رسه تعداد زیادی از ماهایی که از بیرون خیلی سالم هستیم و ملت رو شعور و عقل و کنترل اعصابمون حساب ویژه باز کردند هم کم مشکل نداریم ، الان این رو خوندم یاد روزهای دانشجویی و بعد کار و استخدام و استرس روزهاو ماههای اول بعد از ازدواج و خیلی چیزهای دیگه افتادم یه زمانهایی نیاز داشتم بدون اینکه قضاوت بشم درک بشم و یکی باشه که بتونم باهاش حرف بزنم تا مدتها بعد از دفاع دکترا دستم می لرزید و با کابوس از خواب بیدار میشدم و اگرواقعا همسرم نبود و درکم نمی کرد شاید کارم به جاهای بدی می کشید .. خوشبختانه یه دوست روانشناس دارم که خیلی از وقتها برای چیزهای خیلی کوچیک هم ازش راهکار می پرسم شاید موفقیت زندگی مشترکم رو تا حد زیادی مدیون راهنمایی هاش هستم و اینکه من بعد از ازدواج با یه آدم خیلی آروم و مهربون خیلی خیلی راحت با زندگی کنار میام  :))

پاسخ:
همه‌مون کمابیش به مشاور نیاز داریم. برای چیزای کوچک و بزرگ و چقد خوبه که شما یه همراه آرام و یه دوست روانشناس دارید کنار خودتون. 
همیشه آرام و در صلح و صفا باشید دوست خوب نادیده :)

امیدوارم مردم در ایران خیلی زود به این آگاهی برسند که فقط دیوانه ها به کمک روانکاو نیاز ندارند. اگه جراحی لازم داشته باشند با وام و قرض پولشو جور می کنند ولی میگن: مشاوره رفتن گرونه! 

البته بقول تو مشاور خوب نداشتن هم دردیه مضاعف.

من فکر می کنم اگه پدر یا مادری بچه اش بمیره، دیوونه نشه یا خودکشی نکنه شاهکار کرده. مادر من سه ماه بعد از کشته شدن برادرم سرطان گرفت و بمرور تمام تن عزیزش رو گرفت... 

پاسخ:
غم فقدان واقعن غم بزرگیه و تحملش اگه غیر ممکن نباشه قطعن بسیار سخته

شما هم چیزی بگویید :)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">