احتمال اینکه خودم باشم

یادداشت های روزانه از کتاب، فیلم، عکس و ... روزمرگی

از اینجا ---->> http://hanihastam.blog.ir/ <<----

احتمال اینکه خودم باشم

یادداشت های روزانه از کتاب، فیلم، عکس و ... روزمرگی

احتمال اینکه خودم باشم

روزنوشت های یک عدد آدمِ علاقه مند به کتاب، فیلم، موسیقی، دریا و دیگر چیزهای خوب!
شاید کمی تا قسمتی شاعر
و اینکه "نوشته های وبلاگ صرفن از تجربه های شخصی من نیستن و ممکنه فقط قصه باشن."

http://goo.gl/yhqVFL

t.me/falshemood

پیام‌های کوتاه
  • ۱۳ مهر ۹۵ , ۱۳:۱۵
    413
آخرین مطالب
حرف‌های شما
  • ۲۱ آبان ۰۲، ۱۱:۳۰ - بانوچـه ⠀
    :(

شیبدار یا عمود؟

چهارشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۲۹ ق.ظ
از مرخصی برگشتم. به همکارم که سلام می‌کنم یه لحظه هاج و واج میشه! میگه «مگه همین نزدیکیا نبود که تو تازه برگشته بودی؟ یعنی این همه گذشته؟» میگم فکر کنم دو سه هفته پیش بود! میگه «یعنی انقد زود؟» و خودش ادامه میده « از سی سالگی به بعد روزا خیلی تندتر می‌گذرن. انگار توی سراشیبی افتادن.» میگم شاید هم سراشیبی نیست؛ عموده! و با سر موافقت می‌کنه. چشمم می‌خوره به عکس سه در چهار بچه‌هاش که چسبونده به مانیتور. نگاه خودش هم همون‌جا متوقف شده...

با گذشت زمان
و درگذشت دوستان و آشنایان
آدم‌ها برایم بیشتر مردن را
تداعی می‌کنند
تا زنده بودن را

«بیژن جلالی»

baby ride
موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۱۴
هانی هستم

بیژن جلالی

شعر

یادداشت‌های شما (۷)

۱۴ مهر ۹۵ ، ۰۹:۳۳ امیر بهزادپور
اری متاسفانه درسته...اونم با شیب عمود..
پاسخ:
چه میشه کرد؟
۱۴ مهر ۹۵ ، ۱۰:۱۶ مهدی بردیا
چه عکس زیبایی
پاسخ:
عکس از حسن الماسی هست. :)

سلام جناب هانی گرامی  

از وقتی وبلاگتون جدید شده امکان گذاشتن نظر برای من وجود نداره

فقط با سیستم میشه و اینکه چون من بیشتر با موبایل میام

نمی تونم براتون کامنت بزارم .

وبلاگ جدید مبارک ولی قبلی یه ارامش دیگه ای داشت .

همچنان می خوانمتان

ایشالا شاد و سلامت و پر انرژی تر از قبل باشید .

پاسخ:
سلام دوست عزیز
من با مرورگر کروم (اندروید) مشکلی با کامنت گذاشتن توی بیان ندارم. امیدوارم مشکل‌تون حل بشه و بازم این تعامل برقرار بشه :) 
و این وبلاگ هم بتونه حس همون وبلاگ پیشین رو بهتون منتقل کنه 
ممنونم از حضور همیشه گرمتون
و 
شاد و بهروز باشید :)
۱۴ مهر ۹۵ ، ۱۳:۱۵ ɐɹɐɓol •_•
عکس :)
پاسخ:
دوستش می‌دارم!
سلام هانی جان و روزت بخیر و خوشی ...

من فکر میکردم از پنجاه سالگی به بعد، گذر عمر شتابزده تر میشه!
عزیزی میگفت: انگار زمان داره تعقیبت میکنه !

عکس خیلی زیباییه ...
خیلی زودتر از اونچه بشه فکرشو کرد اون دست بزرگ پیر و چروکیده میشه
و اون النگوها برای اون دست کوچولو، تنگ ......
پاسخ:
سلام. ممنونم :)
تعقیب میکنه و حالا ندو کی بدو!! این زمان... داس دروگر زمان!!
۱۴ مهر ۹۵ ، ۲۲:۱۰ هولدن کالفیلد
نمیدونم احمد شاملو بود یا کی بود، میگفت اینکه ساعت رو گرد کردن و عقربه ها به جای قبلی برمیگردن، بزرگترین خیانت بود به بشر! (نقل به مضمون)
پاسخ:
آره. اینکه عقربه ها حول یک دایره می‌چرخن و برمی‌گردن سر جاشون به آدم توهم بازگشت زمان رو میده احتمالن! مثل شنبه!
همین الانش هم واسه من تو سراشیبیه، چه برسه که برسه به سی!
پاسخ:
30 کلن خاصه فکر می‌کنم! هم زوده هم دیره!!

شما هم چیزی بگویید :)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">