روزنوشت های یک عدد آدمِ علاقه مند به کتاب، فیلم، موسیقی، دریا و دیگر چیزهای خوب! شاید کمی تا قسمتی شاعر و اینکه "نوشته های وبلاگ صرفن از تجربه های شخصی من نیستن و ممکنه فقط قصه باشن."
چه عکس قشنگی...:) آهنگ چقد حس خوبی داشت... منو یاد این آهنگ ابراهیم منصفی انداخت : http://rami.ir/fa/wp-content/uploads/2010/11/Labkhand-1.mp3 البته نمیدونم اصلن ارتباطی با هم دارن یا نه!!!! :))
نمی دونم کلاس عکاسی رفتی یا نه ولی حقیقتا و بی رودروایسی باید بهت بگم عکاسی بلد بودن دونست بدنه و تنظیمش نیست یادگیری دید عکاسی است و تو عالی این رو داری و زیبایی شناسی رو درک می کنی مثلا همین عکسی که گرفتی همین که سوژه ات رو وسط و راست نگذاشتی و سمت چپ کادر قرار دادی عکس رو به مراتب زیبا تر می کنه تو هم عجب دکتر جالبی هستیا خیلی چند بعدی هستی و به نظرم واقعا قابل تحسین این که عکاسی می کنی این که شعر می گی و این همه کتاب های عالی می خوانی یعنی به خود سازیت اهمیت می دهی باریک
پاسخ:
خب از ایــــــــــــــــــن همه نظر لطفی که به من داری بسیار ممنونم. و مرسی که دربارهی عکس برام حرف زدی. یاد میگیرم ازت
به فاصله چار ساعت همسایه هستیم روستاهای شهر منم سوژه های خوبی برای عکاسی دارن هورالعظیم هم میبرمت یه عالمه عکس بگیر خواستم بگم قلیه ماهی و فلافل و سمبوسه هم برات درست میکنم یادم اومد که تو وطن خودتم این غذاها هست بجاش میبرمت ابادان بهت اش معروف ابادان میدم این یه دعوت نامه رسمیه برای سفر به خوزستان
با تو بودن خوبست و کلام تو مثل بوی گل در تاریکی است مثل بوی گل در تاریکی وسوسه انگیز است بوی پیراهن تو مثل بوی دریا نمناک است مثل باد خنک تابستان مثل تاریکی خواب انگیزست گفتگو با تو مثل گرمای بخاری و نفس های بلند آتش می برد چشم خیالم را تا بیابان های دورترین خاطره ها که در آن گنجشکان بر سنبل گندم ها اهتزازی دارند که در آن گل ها با اختر ها رازی دارند نوشخند تو می برد گرگ نگاهم را تا چراگاه چالاکترین آهو ها می برد آرزوی دستم را تا نهان مانده ترین گوشه اندام تو این پهنه پاک زیبا مثل دریایی تو انده انگیز و غرور آهنگ مثل دریای بزرگ بوشهر که پر از زورق آزاد پریشانگرد است مثل زورق پر از مرد است مثل ساحل که پر از آواز ست مثل دشتستان که بزرگ و بازست تو ظریفی مثل گلدوزی یک دختر عاشق که دل انگیز ترین گلها را روی روبالشی عاشق خود می دوزد با تو بودن خوبست تو چراغی من شب که به نور تو کتاب تن تو و کتاب دل خود را که خطوط تن تست خوش خوشک می خوانم تو درختی من آب من کنار تو آواز بهاران را می خندم و می خوانم می گریم و می خوانم با تو بودن خوبست تو قشنگی مثل تو مثل خودت مثل وقتی که سخن می گویی مثل هر وقت که برمی گردی از کوچه به خانه مثل تصویر درختی در آب روی کاشتانه در چشمان منتظرم می رویی