احتمال اینکه خودم باشم

یادداشت های روزانه از کتاب، فیلم، عکس و ... روزمرگی

از اینجا ---->> http://hanihastam.blog.ir/ <<----

احتمال اینکه خودم باشم

یادداشت های روزانه از کتاب، فیلم، عکس و ... روزمرگی

احتمال اینکه خودم باشم

روزنوشت های یک عدد آدمِ علاقه مند به کتاب، فیلم، موسیقی، دریا و دیگر چیزهای خوب!
شاید کمی تا قسمتی شاعر
و اینکه "نوشته های وبلاگ صرفن از تجربه های شخصی من نیستن و ممکنه فقط قصه باشن."

http://goo.gl/yhqVFL

t.me/falshemood

پیام‌های کوتاه
  • ۱۳ مهر ۹۵ , ۱۳:۱۵
    413
آخرین مطالب
حرف‌های شما
  • ۲۱ آبان ۰۲، ۱۱:۳۰ - بانوچـه ⠀
    :(

سقفی با کاشی های قرمز

جمعه, ۳۰ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۴۷ ب.ظ

خب!

آخرین آدینه‌ی مهرتون به خیر باشه دوستانم. امروز مهر به سر میاد و از همین تریبون دعا می‌کنیم هر کیو که می‌خواین سر مهر بیاد و از این حرفا. آدم بعضی وقتا یه متن‌های چیپ و سبکی می بینه که انگار طرف رو مجبور کردن مناسبتی و برای فلان چیز، شعر(؟) بنویسه! خیلی دوست دارم یه بار زل بزنم تو چشم بعضی شاعرنماها و بگم ببین! با توام!  اصلن مجبور نیستی برای سیل و زلزله و سایر بلایای طبیعی، چرندیات پست مدرن بنویسیا؟؟؟ شما ذهنشو مشغول نکن،آفرین! یعنی بعضی از این دوستان همه فکر و ذکرشون اینه که کی پس سونامی میاد که برای سونامی شعر بگیم؟؟ یعنی فقط جای همین یه قلم توی آرشیوشون خالیه!! مسلمه که بحث عزیزان شاعری که واژه از دلشون برمیاد و لاجرم بر دل ما می‌شینه جداست. از کجا به اینجا رسیدیم؟؟ بنده یه خبطی کردم و می خواستم پست رو با یه متن قشنگ درباره‌ی مهر شروع کنم که خب به نتیجه‌ی خوبی نرسیدم.

بر جلبک‌های سبز روی مرداب

فرود می‌آید یک پروانه‌ی زرد رنگ و

کمی بعد، دیگری 

برای جهان‌گردی شعرانه‌ی امرور هایکو می‌خونیم. هایکوها رو از "این جهان دیگر" ریچارد رایت انتخاب کردم که می‌تونید در ادامه ی مطلب بخونیدشون. با حال و هوای پاییزی.

نشر نگاه،برگردان احمد محیط. 

این نم نم باران خزانی

رشته‌ی پیوند ماست با چشم‌هایی که

دیگر توان دیدن ندارند


این کوره راه باد زده

به خارزاری در هم تنیده ختم می شود

در مه پاییزی


شامگاهی خزانی

غریبه ای به دهکده ای وارد می شود و

سراسر آن را می پیماید


قطار که ایستاده بود

تابوتی را میان بخار و دود

پایین آورده بودند


گنجشک ها هم

تلاش می کنند یخ را باز کنند

از تن مترسک یخ زده


به نمایندگی من،

نوازش میکند باد بهاری با انگشتانش

گیسوان دختر جوان را


رایحه ی یک پرتقال 

کنار دریچه ای برفپوش در قطاری

با تکان های گهواره وار 


حس می کنم

باران پاییزی به کار شرح دادن چیزی است

که نمی خواهم بدانم


در شامگاه پاییزی :

پنجره‌ ای با کورسویی از نور و

رایحه ی باران

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۳۰
هانی هستم

ریچارد رایت

هایکو

یادداشت‌های شما (۱۳)

هایکو هاشو به ژاپنی سروده یعنی؟
+من هیچوقت با این بخش فرهنگ ژاپنی ها ارتباط برقرار نکردم. اصن نمیفهمم هایکو هاشون چی میگه.:|
پاسخ:
هایکو در آغاز برای وصف طبیعت بود. یک تصویره. یک نقاشی با واژه ها و خب قوانین خاص خودشو داشت. اینکه سیزده کلمه باشه،فصل واژه داشته باشه و... 
ولی کم کم به غیر از طبیعت هم کشیده شده انگار. و اینکه نه،لازم نیست به ژاپنی سروده بشه. ما هایکوسرای ایرانی هم داریم. 
من متاسفانه اطلاعات کاملی از هایکو ندارم که الان بتونم توضیح کامل بدم
۳۰ مهر ۹۵ ، ۱۷:۴۵ پـامـ ـوک
همه چیز دستخوش تغییرات منفی شدن شعر هم
پاسخ:
متاسفانه.   
:) چه خشن شروع کردی. ولی حقیقتا درست بود حرفات 


دوست نداشتم ادامه مطلبو!
پاسخ:
خب سلیقه ایه. من هایکو بسیار دوست میدارم، یکی دیگه ممکنه غزل دوست باشه، یکی ترانه.... 

ممنونم که خوندید :)
اگزکتلی! :)
پاسخ:
:)
۳۰ مهر ۹۵ ، ۲۳:۲۴ گمـــــــشده :)
شعر دوست نمی دارم
پاسخ:
شاعر نیستم و شعر ندانم که چه باشد
من مرثیه خوان دل دیوانه ی خویشم

:)
۳۰ مهر ۹۵ ، ۲۳:۲۶ گمـــــــشده :)
الان می گه به من چه
:دی
منظورم اینه دوست ندارم و در نتیجه تبحری هم ندارم که بخوام نظری بدم
حالا بگو مجبوری نظر می دی؟
اینم حرفیه
من برم پس
:دی
پاسخ:
یه موزم می تونید بردارید :دی
نفهمیدم:/
پاسخ:
چیو؟!
منهم هایکو دوست دارم. بخصوص ایجازی که در یکی دو سطر گنجونده میشه برای من خیلی کشش داره. هر چی این ایجاز بیشتر باشه و برام تصویر روشنتری بسازه، بیشتر خوشم میاد.
در جوابی نوشته بودی هایکو از سیزده کلمه تشکیل میشه، نمی دونستم! الآن این حرفت باعث شد کلمات این شعرهایی که گذاشتیو بشمارم، چنین نبود هانی جان. شاید بخاطر اینکه ترجمه هست، آره؟
پاسخ:
بله،مسلمن توی ترجمه این قاعده ممکنه به هم بخوره 
و البته به جای کلمه،باید میگفتم هجا. و هجا در زبان ژاپنی و انگلیسی و فارسی شبیه هم نیست 
معذرت میخوام

فقط این از سیزده کلمه تشکیل شده بود که از همه هم بیشتر دوستش داشتم، البته نه بخاطر سیزده کلمه بودنش (هاها)

قطار که ایستاده بود

تابوتی را میان بخار و دود

پایین آورده بودند



پاسخ:
این تصویز خیلی ملموسی بود. منم خیلی ازش خوشم اومد 

یک تصویر کامل بود. 
عذرخواهی نیازی نیست هانی پسرم. پیش میاد
پاسخ:
:)
من خیلی هایکو رو پیگیر شدم وجدانن. ولی نمیفهمم رسالتش چیه.
یعنی مثلا با شعرای خودمون قیاس می کنم حس می کنم بیشتر شبیه توییت کردنه:))
یه کتاب دارم هایکوهای طنز ژاپنی. هایکوهای قدیمی هم داره حتی. بعد مثلا یکیش اینه که طرف داره غرغر میکنه و همزمان با ترس داره زنش رو میپاد. همین.:دی
مثل اون شعر کیکاووس یاکیده که میگه آهای بانو، بانو، بانوجان...فقط همین.:))

خب که چه یعنی کلا:دی
پاسخ:
توی زبان فارسی هم "سه گانی" داریم که سه سطره. 
همونطور که خودت تقریبن اشاره کردی هایکو یک تصویره. یک "آن" و لحظه به تصویر کشیده و توصیف شده. مثلن ؛ سفیدی گردنش/وقتی بلند میکند موهایش را/ تا گیره ی لباسش را باز کنم. 
فکر نمی کنم اون کتابی که خوندی نماینده ی خوبی برای آشنایی با هایکو بوده باشه. اگه می خوای به صورت تخصصی درباره ی هایکو بدونی "هایکو نویسی" سیروس نوذری رو بخون. و اگه می خوای بخونی فکر میکنم "باشو" که یکی از قدیمی ترین هایکوسرایان ژاپن هست گزینه ی خوبی باشه. توی نت هم سرچ کنی هایکوهای خوبی پیدا میکنی

اینجا می تونی هایکوهای دیگری از ریچارد رایت بخونی
http://hanihastam.persianblog.ir/tag/ریچارد_رایت

اینجا هم می تونید چند هایکو آمریکایی بخونید

http://hanihastam.persianblog.ir/post/237/
و از باشو

http://hanihastam.persianblog.ir/post/99/
و اینجا

http://hanihastam.persianblog.ir/post/82/

ها..مرسی:دی
پاسخ:
قربانت :)

شما هم چیزی بگویید :)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">